۱۳۸۶ بهمن ۸, دوشنبه

رضا و زکیه و آقا

سلام رضا خوب هستی رضا ؟ چیکار می کنی رضا . دیدی پدر سگا همه پولا مونو دارن میدن به حماس رضا ؟ دیدی ؟ ندیدی مگه من پسرعموم تو سپاهه رضا . رضا بیا بریم دیدن آقا . ببینیم چه شکلیه این آقا .
سلام زکیه ! چطوری زکیه . میگن آقامون . جونمون . عشقمون . محرممون . نماینده خدامون . بالاتر از بابامون داره میاد به شهرمون . بیا بریم زیارت آقا
در راه : زکیه ، رضا رو میشناسی ؟ همونی که تو مرده شور خونه کار می کنه ؟ دیروز باهم رفتیم تو آسمونا . ( سانفرانسیسگو ) نیودی ببینی چه چیزی بود . بیا بعد زیارت آقا بریم زیارت رضا !
اهالی روستای کور شال پتور الیگووودرز شما طرفداران نظام و ولایت و حافظان خون شهیدان ، شما ادامه دهندگان راه انقلاب و ........... من کنت مولا فهذا آقاٌ مولا
با توجه به حضور آقا در یزد شهر مبارزه خون بر شمشیر ، سرویس ایاب و ذهاب همراه با کوفت در روز قبل ظهور آقا امام چهاردهم شیعیان جهان در امامزاده کشون روستا ایست می کند . از شما تقاضا داریم برای لارد رفتن استکبار جهانی به ما بپیوندید . هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم .
در شهر چه خبر است ؟ میگنن بانک مسکن جایزه می ده ! نه آقا اومده . آقا دیگه کیه؟ آقا دیگه ! بیا ما هم بریم . اوه چه جمعیتی !
زکیه زکیه . رضا رضا ! داره به کی نگاه میکنه؟! کثافت نگاه کن ماشینشو . دراز شده . حتماً امشب با یکی دیگه میره سانفرانسیسگو!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر