در ۲۵ بهمن حکومت اجازه نخواد داد که هسته اولیه برای جذب جمعیت صورت بگیرد پس چاره چیست؟
تاریخچه جنگ روانی به نبردهای نخستین بشر باز می گردد درنبردهای نخستین قبایل درگیر با یکدیگر علاوه بر نبرد فیزیکی از نشان ها و پرچم های خاصی برای ترساندن دشمن استفاده می کردند
بی شک این ایده را را آدمیزاد از طبیعت و حیوانات آموخت و تجربه کرد و در طول زمان شکل آن با توجه به شرایط مکانی و زمانی تغییر کرد اما همان ماهیت اولیه خود و هدف اولیه که پیروزیست در تمام این دورانها یکی بوده است
وقتی میان ۲ جبهه جنگی آغاز میشود در نگاه اول آن کسی که دارای نفرات بیشتر است و از امکانات جنگی بیشتری بر خوردار است پیروز میدان است اما وقتی صحبت از چگونگی آغاز نبرد و ادامه نبرد میشود نقش طراحان و فرماندهان فکری برجسته میشود و این مخازن اندیشه هستند که سرنوشت جنگ را رقم می زنند
در دنیای جنگل زوزه کشیدن گرگها بر بلندی ها، پنجه کشیدن خرس بر روی درختهای اطراف خانه اش و نعره های حیوانات درنده وقتی با هم روبرو میشدند نمونه جنگهای روانی بود که بعدها در نبردهای انسانی این نعره ها تبدیل به رجز خوانی و نبردهای کلامی برای تضعیف روحیه طرف مقابل شد. در جنگهای اولیه انسانها پس از پیشرفتهایی که در آهنگری و اسلحه سازی و.....حاصل شد از روشهای مختلفی برای پیروزی روانی بر دشمن استفاده کردند: صورت رنگ کردن، لباسهای فاخر پوشیدن و شمشیرهای متفاوت داشتن نمونههای ابزاری این جنگهای روانی بود صحبت فرماندهان با سربازان پیش از جنگ و آماده سازی روانی آنها نقش تعیین کننده ای در جنگها داشت و دارد به عبارتی پیش از نبرد فیزیکی هر کس در هیجان بخشی و بر انگیختن روحیه پیروزی موفقتر عمل میکرد آن طرف جنگ فیزیکی را هم میبرد چون باور کرده بود که پیروز است «پل لاین بارگر» سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ کیدئون با مادها نسبت میدهددر این جنگ کیدئون برخلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته ۳ نفره یک مشعل داشتند، به هر یک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن (مادها) ایجاد کرد که شمار افرادش، ۳ برابر میزان واقعی است، در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد . داستان اسب تراوا نمونه برجسته دیگری است
اسب تروآ (اسب تروا یا اسب تراوا یا اسب تروی) داستانی از جنگ تروآ بود، که در انهاید، شعر حماسی لاتین ویرژیل بیان شده بود. رویدادهای این داستان از عصر برنز پس از ایلیاد هومر و پیش از ادیسه هومر روی داد. با بهره از حیله جنگی بود که در پایان یونانیها توانستند به شهر تروآ درون شوند و به رویارویی پایان دهند. در سرشناسترین نسخه، پس از محاصرهٔ بیثمر تروآ، یونانیها پیکرهای عظیم از اسب ساختند تا مردانی منتخب را درونش پنهان کنند. یونانیها اینطور وانمود کردند که آنجا را ترک کردند، و تروجانها اسب را به عنوان نشان پیروزی به داخل شهر بردند. آن شب نیروی یونانی از اسب خارج شد و دروازههای شهر را برای باقی ارتش یونانی که در تاریکی شب بازگشتهبودند، گشود ارتش یونانی با ورود و تخریب شهر تروآ، با پیروزی قاطع به جنگ پایان داد
در تاریخ اسلام ، قرآن را بر سر نیزه کردن توسط عمروعاص و شکست دادن سپاه در آستانه پیروزی علی با این
وسیله، نمونه های برجسته ای از جنگ های روانی است
جنبرش سبز به دلیل کمبود امکانات مالی و تجهیزاتی باید با خردورزی و اتحاد و برتری که نسبت به تعداد نفرات دارد در این جنگ فرسایشی پیروز شود اگر ما بتوانیم جنگ روانی را از جمهوری اسلامی ببریم آنگاه میتوان امید داشت که راه سرنگونی رژیم بیش از پیش هموار گشته و در زمانی نه چندان دور به هدف نهایی که همان سرنگونی حکومت است خواهیم رسید. پیش از آنکه ما بتوانیم دشمنی را از پا در بیاوریم باید ابتدا محیط این دشمن و نقاط ضعف و قوت آن را مورد بررسی قرار دهیم. عوامل زیر شناختی کلی از محیط نیروهای سرکوبگر به شما میدهد که برای چیره شدن بر آنها تنها به خردمندی و پا فشاری و نترسیدن احتیاج است. اگر شعار نترسید نترسید ما همه با هم هستیم را قویترین شعار و رجز خوانی جنبش سبز برای شکستن کمر استبداد بدانیم بی راه نگفتیم. این شعار به لحاظ کاربردی چون شمشیری برنده است که هم اتحاد ، هم فزونی ،هم شجاعت جنبش سبز را به طرف مقابل یاد آوری میکند هم اینکه سرانجام جنبش سبز است که پیروز خواهد شد
نیروهای سرکوبگر رژیم به ۲ دسته کلی تقسیم میشوند:
یادمان باشد باید این افراد را تشویق و ترغیب کرد که به مردم بپیوندند. در کنار این افراد آنگونه که از اخبار متوجه شدیم افراد سابقه دار و خلاف کارهایی که درطرح موسم به اراذل اوباش توسط حکومت شناسایی شدند با وعده آزادی و تخفیف مجازات بر علیه مردم استفاده میشود این افراد را هم میتوان با صفوف به هم پیوسته و جمعیت میلیونی از در گیر شدن فراری داد
اما گروه ۲ مشکل اساسی ما است:
نیروهای سرکوبگر خارجی! این نیروها که از جیره خوران رژیم هستند در کنار آن ایرانیهایی که تنها شناسنامه ایرانی دارند و دشمن ایرانی هستند همانها هستند که هیچ چیز آنها را باز نمیدارد مگر آنکه احساس کنند که در صورت درگیری آنها نیز آسیب خواهند دید، روشهای مسالمت آمیز در برابر عربهای لبنانی و فلسطینی و مزدوران عراقی کار بردی ندارد. این افراد مسالمت آمیز بودن یک تظاهرات را نشان ضعف میدانند و نهایت خشونت را به کار خواهند برد. در پدیده هایی که ارتش تسلیم خواست ملت میشود ما با ارتش هایی طرف هستیم که عضو همان ملت هستند همانند ارتش شاه در زمان انقلاب یا ارتش مصر و نیروهای نظامی تونس که اگر متوجه شوند مردم کوتاه نخواهند آمد و حکومت رفتنی است طرف مردم را خواهند گرفت اما ما با پدیده ارتش در این نبردهای سبز مواجه نیستیم. ما با عربهایی طرف هستیم که به لحاظ نژادی نیز از ما نفرت دارند، تنها حرفی که میشود زد این است که نباید گذاشت همانند دوران انتخابات زنها و تظاهر کنندگان را آنگونه وحشیانه مورد حامله قرار دهند این جماعت غیر ایرانی باید ضرب شصتی از جنبش دریافت کنند تا بدانند :مسالمت آمیز این نیست که ما آرام راه برویم آنها با باتوم به سر ما بزنند. ما آنها را از زیر دست مردم نجات دهیم آنها گلوله به مردم شلیک کنند. ما هیچ چیزی نگیم آنها ما را اعدام خیابانی کنند
باید این قسمت از نیروهای سرکوبگر بدانند که در صورت حمله به یک نفر حتا ۱ نفر جمعیتی زیاد به سویشان خواهد رفت و دیگر آنچه که باید اتفاق بیفتد خواهد افتاد
عدهای میگویند مثلا اگر شعار ندهیم حکومت سرکوب را کمتر میکند این خیالی باطل است آنچه که حکومت از آن میهراسد تعداد جمعیت و حضور شماست گرنه چه شما شعار بدهید و چه ندهید آنها شما را سرکوب خواهند کرد همانگونه که در بعد از انتخابات کردند باید بدانیم ماهیت این اعتراض با قبل از انتخابات فرق خواهد داشت در آن انتخابات ما برای رای من کجاست آمدیم و سکوت کردیم اما گلوله خوردیم اکنون ما میخواهیم برای باز پس گیری وطنمان فارغ از هر جناح و عقیدهای اقدام کنیم که با یک حضور گسترده و مداوم سقوط نهایی حکومت دور از دسترس نیست
هم اکنون هم در داخل حکومت چند دستگی و اختلاف های عمیق نمودار شده است. تهدید کشورهای خارجی و همچنین تحریمها این حکومت را از همیشه ضعیف تر کرده است حکومت جمهوری اسلامی با کشتن ندا و سهراب و ترانه و..... همان روز تمام شد آنچه که باقی مانده است لاشهٔ بویناکیست که باید زودتر دفن شود و نگذاشت فرزندان حرامزاده این عجوزه کفتار صفت باز انقلاب دزدی کنند!
تظاهرات ۲۵ بهمن و ساعتی که تعیین شده است
تنها راه پیروزی ما حضور گسترده و نترسیدن است تجربه زمان انتخابات به ما میگوید که حکومت به زودی راههای ارتباطی و اینترنتی را قطع خواهد کرد اگر قرار است روز ۲۵ بهمن همه ما از امام حسین تا میدان آزادی گرد هم آییم حکومت از ساعت اولیه صبح راههای ورودی به این مسیر را با نیروهای سرکوبگر پر خواهد کرد و اجازه نخواد داد که جمعیت از یک جا وارد شود و تظاهرات گسترده شکل بگیرد یعنی حکومت اجازه نخواد داد که هسته اولیه برای جذب جمعیت صورت بگیرد پس چاره چیست؟ تنها راهی که میتوان در این روز قدرت جنبش را نشان داد این است که هر کسی در هر جایی که زندگی میکند بر آورد مسیری محله اش را تا میادین و مسیرهایی اشاره شده محاسبه کند و در یک ساعت مشخص به اولین میدان نزدیک محل سکونت رسید و هسته اولیه را آنجا شکل داد اگر تعداد جمعیت زیاد باشد و این هسته اولیه از همان میادین محل سکونت ما شکل گیرد رژیم مجبور است نیروهای خود را پخش کند بنابراین هیچوقت قادر نخواهد بود دست به سرکوب گسترده بزند
به مثال زیر توجه کنید و از روی این مثال هر کسی نمونه اش را در مکان محل سکونتش ترسیم کند و با دوستان و همسایه های محل هماهنگ کند تا بتوان به پیروزی رسید
من ساکن سعادت آباد تهران هستم. اولین میدان بزرگ که نزدیک محل سکونت من است میدان کاج است! با توجه به اینکه در این روز ترافیک هم ایجاد خواهد شد برای آنکه خودم را ساعت۳ به میدان آزادی برسانم باید ساعت ۱ در میدان کاج باشم اگر همه کسانی که در محل سکونت من بر فرض کوچه یکم سعادت آباد ، قصد رفتن به تظاهرات را دارند در ساعت ۱۲:۳۰ از خانه بیرون بیایند در همان کوچه هسته تظاهرات شکل گرفته است یعنی اگر از هر کوچه راس ساعت ۱۲:۳۰ همه با هم بیرون بیایند بر فرض اگر ۲۰ نفر باشیم وقتی به سر کوچه برسیم با ۲۰ نفری بر خورد میکنیم که از کوچه ۲ آماده اند و تا به میدان کاج برسیم هزاران نفر میشویم از اینجا به بعد حکومت قادر نخواهد بود جلوی ما را بگیرد چون هسته اولیه تشکیل شده است و باید از همانجا به سمت مسیرهایی اشاره شده حرکت کرد. نکته مهم تشکیل هسته اولیه از همان محل سکونت است. بر فرض اگر هسته اولیه نتواند خود را به آزادی برساند در هر جایی که باشد تظاهرات چند هزار نفری و پراکنده تشکیل میشود که حکومت آچمز خواهد شد و میتوان با عکس گرفتن و فیلم گرفتن دوباره روحیه را در مردم تزریق کرد تا آن روز که حکومت برای همیشه سرنگون گردد.
شهرستان ها نقش بسیار مهمی در جنبش خواهند داشت هر چه شهرستان ها شلوغ تر باشد کمبود نیرو در شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز، شیراز، اصفهان به مردم کمک میکند که گسترده تر و با شکوه تر حضورشان را به رخ حکومت بکشند
یادمان باشد اگر موفق به برد جنگ ۲۵ بهمن شویم به لحاظ روانی ضربات جبران ناپذیری بر حکومت وارد کردیم و مرگ حکومت را باید در روزهای بعد از ۲۵ بهمن به انتظار بشینیم
هر سربازی یک روز اگر باهوش باشد و تلاش کند در صفحه شطرنج به وزیر تبدیل میشود
سربازان سبز پیروزی از آن شماست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر