۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

خجالت بکش سردار

خجالت بکش سردار
ندای سبز آزادی: ارتش مصر را ببین سردار، تانک هایشان در میدان تحریر و آدم ها روی چرخ های تانک می خوابند سردار. ارتش آنها ولایی نیست. پز علوی هم نمی دهد. جای مهر روی سر فرماندهانشان ندوخته است. بحث بهشت و جهنم هم ندارد. آن وقت در روزی که صدها هزار نفر می آيند تا رفتن رئیس جمهور که فرمانده کل ارتش هم هست مطالبه کنند کسی به رویشان آتش نمی گشاید. این را مقایسه کن با خواسته مردم کشورت و حرفهای پر از نفرت و کینه ات سردار. تو مثلاً فرمانده سپاه تهرانی. فرمانده سپاه !، چه عنوان پر طمطراقی.  جای باکری نشسته ای و جای همت. جای خرازی. شرم نمی کنی می گویی که سپاه با هرگونه تجمعی از سوی مخالفات "با شدت" برخورد می کند. "با شدت" یعنی چه؟ می زنی؟ می کشی؟ کهریزکی می کنی؟ چه کار می کنی؟ تکلیف این "شدت" را معلوم کن.
آخر می دانی سردار. این همه مدت که از 22 خرداد گذشت و فته گران هر روز بیشتر از پیش رسوا شدند و به قول تو به جنازه تبدیل شدند و فریب خوردند و پول موساد و سیا را گرفتند، در تمام این مدت اسم آنها که می آمد اما چرا کهیر می زدی؟ مگر نمی گویی این ها جنازه اند و مرده اند. بعد چرا ادامه می دهی "با هرگونه تحرکشان برخورد می کنیم." جنازه مگر راه می رود. مگر متحرک است؟
سردار همدانی، تو فرمانده سپاه پایتخت هستی. خارجی به تو حمله نکرده. آمریکایی ها پشت دروازه تهران نیستند. اسرائیلی ها موشک نینداخته اند. مردم پایتخت اما می خواهند اعتراض کنند. سئوال دارند و این سئوال ذهن آنها را 18 ماه است که مشغول کرده است. هیچ کس به این سئوال جواب نداد. یک روز "خس و خاشاک" شدند. فردایش "بزغاله و گوساله" و روزی دیگر هم "میکروب سیاسی". این پاسخ سئوال آنها بود. اینها اما یک بار دیگر می خواهند بیایند و دوباره سئوالشان را تکرار کنند. بازهم به شماها اعتماد کردند تا درخواستشان را در میان بگذارند. به اعتماد آنها خیانت نکن. این فرصت ها را همیشه به دست نمی آوری تا با مردم آشتی کنی. این آخرین درخواست آشتی آنها را رد نکن که دیگر بار فرصتی در اختیار نخواهند گذاشت. اگر مردم بیایند و اگر بخواهند، نه تو و نه خیلی ها بزرگ تر از امثال تو جرات و جسارت برخورد با آنها را نخواهید داشت. روسیاهی ات اما می ماند به زغال و شرمندگی ات مثقال مثقال. خجالت بکش سردار    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر