۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

تاکتیک موثر تظاهر کنندگان اول اسفند در رشت

یادداشت زیر حاصل گفتگوی اینترنتی من با یکی از دوستانم در شهرستان رشت است که از مشاهدات خود از تظاهرات اول اسفند گفت و برای من آشکار شد که موفقیت تظاهرات اول اسفند در رشت نه به خاطر جمعیت میلیونی معترضان یا کم تعداد بودن سرکوبگران، بلکه به خاطر تاکتیک جدید بخشی از تظاهر کنندگان بود که نظم نیروی سرکوب را به هم ریخت و به معترضان فرصت ابراز وجود داد. امیدوارم این تاکتیک جدید به عنوان یک دستاورد جنبش اعتراضی مورد استفاده سایر معترضان در تهران و سایر شهرها قرار گیرد.


شهر رشت دارای کوچه – پس کوچه‌ها و خیابانهای فرعی متعددی است. محل اصلی تجمع یعنی خیابان مطهری هم از این امر استثنا نیست و کوچه ها و خیابانهای فرعی متعددی دارد. در اول اسفند تمرکز اصلی نیروهای سرکوب بر این بود که از شکل گیری هسته اولیه تجمع در این خیابان جلوگیری کنند و از تسخیر آن توسط معترضان جلوگیری نمایند. آنها برای این کار تمام نیروهای سرکوبگر پلیس، یگان ویژه و لباس شخصی را در جاهای مختلف خیابان مطهری مستقر کردند و موضع گرفتند و شکل گیری هر نوع تجمعی را غیر ممکن کردند.


اما معترضان برای مقابله با سرکوبگران شیوه‌ی جالبی را ابداع کردند که باعث شد تظاهرات اول اسفند در رشت بیشتر و بهتر از تظاهرات ۲۵ بهمن جلب توجه کند. تاکتیک ابتکاری تظاهر کنندگان رشتی این بود که ابتدا یک گروه ۲ تا ۵ نفری از معترضان بر سر یک کوچه یا خیابان فرعی شعار سر می‌دادند یا علامت وی نشان می‌دادند تا توجه نیروی سرکوب را به خود جلب کنند. به محض این که چند بسیجی برای حمله به طرف آنها حرکت می‌کردند، پا به فرار گذاشته و به خیابان فرعی می‌گریختند و بسیجی‌هایی که از گروه اصلی خود جدا شده بودند، به تعقیب آنها به کوچه می‌دویدند غافل از اینکه در انتهای کوچه با یک فوج ۱۵ تا ۲۰ نفری از معترضان کمین کرده مواجه شده و گوش‌مالی مناسبی دریافت می‌کنند به طوری که دیگر توان ادامه حضور در خیابان را از دست می‌دادند. نکته جالب این بود که به محض مشاهده درگیری شماری از شهروندان عادی و عابران هم به مشارکت در گوشمالی دادن سرکوبگران پرداختند و پس از زمین گیر کردن آنها همگی به سرعت متفرق شدند. خوبی این کار در این بود که با کاهش تمرکز سرکوب‌گران در خیابان اصلی، فرصت مناسبی برای ابراز وجود سایر معترضان فراهم می‌شد و می‌توانستند برای دقایقی با امنیت بیشتر به ایجاد تجمع و سر دادن شعار بپردازند. در این میان سرکوب‌گران بین نجات یاران خود در خیابان فرعی و حفظ مواضع در خیابان اصلی مردد بودند و همین مسئله باعث شد که سازماندهی نیروهای سرکوب به هم بخورد و خیابان اصلی محل تظاهرات به طور نسبی امن‌تر شود.


پاک‌سازی خیابان مقدم است بر شعار دادن و نوع شعارها



نمی‌توان با اطمینان گفت که این یک تاکتیک از پیش طراحی شده بود یا اینکه با توجه به فضای اعتراضی حاکم بر شهر به صورتی اتفاقی و در همان لحظه و در خیابان شکل گرفت و با مشارکت شهروندان عبوری تکمیل شد. اما به نظر من میتوان این تاکتیک را به صورتی از پیش طراحی شده و با الگو برداری بهتر در شهرهای دیگر هم اجرا کرد و تاثیر گذاری آن را به چشم دید.


نتیجه‌ای که می‌توان از وقایع رشت گرفت این است که می‌توان از این شیوه در شهرهای دیگر و مخصوصا در مناطق مرکزی تهران هم استفاده کرد. زمانی که خیابان اصلا برای هیچ نوع حرکت مدنی امن نیست، نباید بر سر شعارها جر و بحث های انحرافی به راه انداخت. وقتی حتی پاسخ سکوت را با گلوله می‌دهند، هیچ فرقی بین شعارهای جمهوری ایرانی و جمهوری اسلامی نیست. هیچ فرقی بین ساختار شکنی و ساختار دوستی یا اصلاح طلبی و براندازی نیست. هیچ فرقی بین شعار اصلاح نظام یا اسقاط نظام وجود ندارد ... قبل از هر چیز باید خیابان را از لوث وجود اوباش بسیجی و مواجب بگیران رژیم پاکسازی کرد کرد تا ابراز آزادانه هر عقیده و شعاری امکانپذیر شود. سپاهی و بسیجی تا زمانی که پای رفتن و دست زدن داشته باشد، به سرکوب ادامه خواهد داد و برای شکست دیکتاتوری ابتدا باید دست و پای عمال سرکوب را شکست تا دیگر نتوانند در خیابان حاضر شوند.


در این زمینه نباید جنبش آزادی‌خواهی ملت ایران را در بحث های فلسفی مثل تفکیک بین خشونت ورزی و دفاع مشروع فرسوده کرد. بیشتر این مباحث انحرافی بیهوده و بی‌پایان ریشه در قدرت طلبی سیاست‌مداران کهنه کاری دارد که در سایت‌های رنگارنگ خود نشسته و به دنبال معامله با دیکتاتور هستند و با طرح این مباحث انحرافی اجازه نمی‌دهند جنبش توسط جوانان روشن‌بین و حق‌طلب ایرانی به پیش رود و ایرانیان در کنار ملت های تونس و مصر و (احتمالا) لیبی شکست دیکتاتور را جشن بگیرند. فرصت کوتاه است و دیکتاتور‌های تونس و مصر سقوط کردند و دیکتاتور لیبی هم در آستانه سقوط قرار دارد.


اگر ما نتوانیم با همین موج آزادی خواهی که در منطقه بلند شده، بر دیکتاتوری پیروز شویم، باید منتظر آن باشیم که دیکتاتور از سرنوشت هم قطاران خود در مصر و تونس درس بگیرد و با خشونت بیشتر بر ما حکومت کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر